علی رضا حبیب پور شاهین دژ

يكشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۳ ب.ظ

داستانی در مورد امام رضا

خلاصه زندگینامه امام هشتم حضرت رضـا (ع )

ویژگیهاى زندگى امام رضـا (ع )

بـعـد از امـام مـوسى بن جعفر (علیه السلام ) مقام امامت به پسرش  حضرت ابوالحسن على بـن

مـوسـى الرّضـــا (عـلیـه السـلام ) رسـیـد، چـرا کـه او در فـضـایل سرآمد همه برادران و افراد

خانواده اش بود و در علم و پرهیزکارى بر دیگران برترى داشت و همه شیعه و سنّى بر برترى او

اتفاق نظر دارند و همگان آن حضرت را به تفوّق بر دیگران در جهت علم و فضایل معنوى مى

شناسند.

بـه علاوه پدر بزرگوارش امام کاظم (علیه السلام ) بر امامت او بعد از خودش تصریح فرموده و

اشاراتى نموده که درباره هیچیک از برادران و افراد خانواده او، چنین تصریح و اشاراتى ننموده است

.

حـضـرت رضـا (عـلیـه السلام ) به سال 148 هجرى (یازدهم ذیقعده یا ...) در مدینه چشم بـه ایـن

جـهـان گـشـود، و در طـوس خـراسـان در مـاه صـفـر سال 203 هجرى در سنّ 55 سالگى از دنیا

رفت .

مـادر آن حـضـرت ((اُمّ الْبَنین )) نام داشت که اُمّ ولد بود. مدّت امامت او و مدّت سرپرستى او از

اُمّت ، بعد از پدرش ، بیست سال بود.

چند نمونه از دلایل امامت حضرت رضا (ع )

1 ـ تـصـریح و اشارات امام کاظم (علیه السلام ) بر امامت حضرت رضا (علیه السلام )؛ ایـن مـطـلب

را جمع کثیرى نقل کرده اند از جمله از اصحاب نزدیک و مورد اطمینان و صاحبان عـلم و تـقـوا و

فـقـهـاى شـیـعـیـان (امـام کـاظـم (عـلیـه السـلام ) ) کـه بـه نقل آن پرداخته اند، عبارتند از:

داوود بـن کـثـیـر رِقـّى ، محمّد بن اسحاق بن عمّار، علىّ بن یقطین ، نعیم قابوسى و افراد دیگر

که ذکر آنان به طول مى انجامد.

((داوود رِقـّى )) مـى گـویـد: بـه ابـاابـراهـیـم (امام کاظم (علیه السلام ) ) عرض  کردم : فـدایـت

شـوم ! سـنّ و سـالم زیـاد شـده و پـیر شده ام ، دستم را بگیر و از آتش دوزخ مرا نجات بده ، بعد

از تو صاحب اختیار ما (یعنى امام ما) کیست ؟

آن حـضـرت اشـاره بـه پسرش امام رضا (علیه السلام ) کرد و فرمود:((هذا صاحِبُکُمْ مِنْ بَعْدِى ؛

امام شما بعد از من این پسرم مى باشد)).

2 ـ ((مـحـمـّد بـن اسـحـاق )) مـى گـویـد: بـه ابـوالحـسـن اوّل (امـام کـاظـم (علیه السلام ) )

عرض کردم : آیا مرا به کسى که دینم را از او بگیرم ، راهنمایى نمى کنى ؟

در پـاسـخ فـرمـود:(((آن راهـنـمـا) ایـن پسرم على (علیه السلام ) است )) روزى پدرم (امام صادق

(علیه السلام ) ) دستم را گرفت و کنار قبر پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بـرد و بـه مـن

فـرمـود:((پسر جان ! خداوند متعال (در قرآن ) مى فرماید:((... اِنّى جاعِلٌ فِى الاَْرْضِ خَلِیفَة ...))؛

من در روى زمین جانشین و حاکمى قرار خواهم داد ، خداوند وقتى سخنى مى گوید و وعده اى

مى دهد، به آن وفا مى کند)).

3 ـ ((نـعـیم بن صحاف )) مى گوید: من و هشام بن حَکَم و علىّ بن یقطین در بغداد بودیم ، عـلى

بـن یـقـطـیـن گـفـت : در حـضـور عبد صالح (امام کاظم (علیه السلام ) ) بودم ، به من فـرمـود:((اى

عـلى بـن یـقطین ! این على ، سرور فرزندان من است ، بدان که من کُنیه خودم (یعنى ابوالحسن

) را به او عطا کردم )).

و در روایـت دیـگـر آمـده اسـت که : هشام بن حَکَم (پس از شنیدن این سخن از على بن یقطین )

دستش را بر پیشانى خود زد و گفت : راستى چه گفتى ؟ (او چه فرمود؟!). على بن یقطین در

پاسخ گفت :((سوگند به خدا! آنچه گفتم امام کاظم (علیه السلام ) فرمود)).

آنگاه هشام گفت :((سوگند به خدا! امر امامت بعد از او (امام هفتم ) همان است (که به حضرت

رضا (علیه السلام ) واگذار شده است ))).

4 ـ ((نـعـیـم قـابـوسـى )) مـى گـویـد: امـام کـاظـم (عـلیه السلام ) فرمود:((پسرم على ، بزرگترین

فرزند و برگزیده ترین فرزندانم و محبوبترین آنان در نزدم مى باشد و او بـه جفر مى نگرد و هیچ کس

جز پیامبر یا وصىّ پیامبر به جفر نمى نگرد)).

 

موافقین ۱ مخالفین ۱ ۹۴/۰۹/۱۵
علیرضا حبیب پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی